«ب» مثل بچههای طلاق
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۲۵۴۰۰
با افزایش طلاق تعداد فرزندانی که تنها با یکی از والدین خود زندگی میکنند و درواقع شرایطی متفاوت از سایر همسالان خود را تجربه میکنند، بهمراتب بیشتر شده است. این فرزندان با توجه به اینکه از دیدن یکی از والدین خود تا حدودی محروم هستند، معمولا دچار آسیبهایی میشوند که با آگاهی مناسب و مدیریت رفتاری میتوان این چالشها را به حداقل رساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آشنایی با فرهنگ طلاق
مهدی میرطالبی، روانشناس در گفتوگو با جامجم درباره شیوههای رفتاری فرزندان طلاق میگوید: «طلاق در کل یک موضوع آسیبزا برای فرزندان و طرفین است و بهتر است که خانوادهها هنگام برخورد با هر مشکلی با کمک مشاور چالشها را رفع و از طلاق پیشگیری کنند اما در این راستا میتوان گفت در مواقع خاص هم خانواده به قدری کشمکش دارد که طلاق راهی برای خروج از این فضای نامناسب است.»
وی ادامه میدهد: «افراد در جامعه ما با فرهنگ و فرآیند طلاق بهدرستی آشنا نیستند. والدین از یکدیگر نزد فرزندان بدگویی میکنند و با این شرایط فرزند را دچار تعارض، نابهنجاری رفتاری و عدم امنیت و اطمینان میکنند. درواقع وقتی والدین یکدیگر را مقابل فرزندان تخریب میکنند، فرزند احساس بیپناهی میکند.»
اضطراب جدایی، آسیبی برای فرزندان
این روانشناس یادآور میشود: «اضطراب جدایی آسیب دیگری است که فرزندان طلاق با آن مواجه میشوند. فرزندان در این فرآیند مدام اضطراب برای شرایط خود پس از طلاق را دارند که قرار است که در کجا و پیش کدامیک از والدین باشند و شرایط آنها به چه صورت است.»
میرطالبی با بیان اینکه افسردگی و منزوی شدن یکی دیگر از آسیبهای طلاق برای فرزندان است، میافزاید: «پرخاشگر شدن فرزندان هم یکی دیگر از این آسیبهاست. هدف از تشکیل خانواده، آرامش است اما وقتی در خانواده دعوا و کشمکش وجود داشته باشد، فرزند هم پرخاشگری را یاد میگیرد.»وی عنوان میکند: «همچنین بسیاری از فرزندان طلاق ترکتحصیل میکنند چراکه آنها خود را در شرایط ناامنی میبینند و دائم این اضطراب را دارند که ممکن است والدین را به مدرسه دعوت کنند. دغدغههای آنها بسیار است بنابراین کمتر به درس و تکالیف خود هم رسیدگی میکنند.»این روانشناس خاطرنشان میکند: «فرزندان طلاق با توجه به بالابودن میزان آسیبپذیری آنها بهسادگی جذب سایر افراد میشوند. آنها کمتر طعم محبت را در خانواده چشیدهاند بنابراین جذب محبتهای دروغین و کاذب هم میشوند. این بالابودن آسیبپذیری، جذب آنها به موادمخدر، دخانیات و الکل را هم افزایش میدهد.»
نمیتوان برای فرزندان هم پدر و هم مادر بود
میرطالبی ادامه میدهد: «بهطورکلی کمتر اتفاق افتاده در یک فضای خانواده طلاق، فرزندان بسیار موفق و بامحبت باشند، اگر هم وجود داشته باشد، این میزان حداقلی است. بسیاری از والدین اینگونه بیان میکنند: من برای فرزندانم هم پدر و هم مادر بودهام، که این ادعا اصلا امکانپذیر نیست. پدر و مادر هرکدام نقش خودشان را دارند و فرد نمیتواند نقش دیگری را ایفا کند.»وی خاطرنشان میکند: «هرچند که طلاق برای طرفین و فرزندان یک اقدام آسیبزاست و بهتر است که از این اقدام پیشگیری شود اما اگر این شرایط ایجاد شد، باید اطلاعات و آگاهی درباره نحوه جدایی و شرایط رفتار با فرزندان را داشته باشیم و بههیچعنوان نباید فرزندان را قربانی مسائل خود کنیم اما در جامعه ما درصد بالای مشکلات این است که فرزندان، قربانی احساس خشم و انتقام والدین از یکدیگر میشوند.»
فرزندان درگیر مسائل طلاق نشوند
این روانشناس یادآورمیشود: «در برخی کشورها و جوامع اصلا فرزند را درگیر مسائل طلاق نمیکنند. پدر و مادر ممکن است که مشکلاتی با هم داشته باشند اما این مسأله را در فضای خانواده و مقابل فرزندان قرار نمیدهند چراکه میدانند عواقب این موضوع به خود فرزندان بازمیگردد.»میرطالبی ادامه میدهد: «جوامع به خانوادهها آگاهی میدهند و شرایطی را بهوجود میآورند که پدر و مادر به مشاورههای مختلف مراجعه کنند و در صورت تصمیم بر جدایی پس از انجام این مشاورهها، قانون از فرزندان حمایت میکند و با کمترین آسیب این دوره را سپری میکنند.طلاق والدین برای فرزندان در هر سنی، از دبستان تا دانشگاه آسیبزاست و مشکلاتی را ایجاد میکند بههمیندلیل در کشورهای دیگر آموزشهای لازم را به خانوادهها میدهند که اگر شرایط طلاق باشد تحت نظر مشاوره و روانشناسها قرار میگیرند.»
فرزندان باید والدین خود را ببینند
این روانشناس با تاکید بر اینکه ۵ تا ۱۰ درصد طلاقها میتواند از آسیب جلوگیری کند، میگوید: «پس از طلاق شیوه تربیتی فرزندان اهمیت بسیاری دارد. پدر و مادر نباید از هم نزد فرزندان بدگویی کنند. همچنین فرزند باید بهطور منظم و براساس مدتزمان تعیینشده توسط قانون بتواند پدر و مادر خود را ببیند. اگر با پدر یا مادر زندگی میکند در مدتزمانهای مناسب باید فردی که با او زندگی نمیکند را هم ببیند و ارتباط مناسبی با او داشته باشد.»میرطالبی یادآور میشود: «باید یک شرایطی فراهم شود تا فرزند با آرامش بزرگ شود. فرزندان باید پس از مدتی به این نتیجه برسند که پدر و مادر بنا به شرایطی نتوانستند با هم باشند و هرکدام به نوعی زندگی خودشان را دارند. همچنین والدین نباید پس از ملاقات با فرزندان درباره زندگی همسر سابق پرسوجو کنند چراکه با این کار برای فرزندان دغدغه ایجاد میکنند و آرامش را از آنها میگیرند.»به گفته وی: «فرزندان باید در شرایط عادی خودشان بزرگ شوند. در بسیاری مواقع اگر فرزند پس از طلاق بهطور مناسب والدین خود را ببیند و بتواند با هردو در ارتباط باشد، احساس بدی پیدا نمیکند چراکه دو طرف این شرایط را فراهم کردهاند که فرزند دچار آسیب نشود. همچنین پدر و مادر در مواقع مختلف میتوانند به فرزند خود کمک کنند.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: بچه های طلاق فرهنگ طلاق فرزندان طلاق روان شناس فرزندان طلاق برای فرزندان والدین خود پدر و مادر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۵۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین با استقلالطلبی نوجوانان مواجهه منفی نداشته باشند
ایسنا/قزوین یک روانشناس گفت: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم یا با من مثل بچهها رفتار نکنید، ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
فاطمه نوری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دوران نوجوانی حدفاصل بین کودکی و بزرگسالی و فرصت آماده شدن برای تغییر است، تفاوتهایی بین دوران کودکی و نوجوانی وجود دارد و خانوادهها به همین دلیل که فرزندانشان بهاصطلاح از دوره «دختر خوب» و «پسر خوب» بهیکباره پا به دوران نوجوانی و دنیای جدیدی میگذارند دچار مشکل و استرس میشوند.
وی افزود: پیشنوجوانی از ۱۰ تا ۱۱ سالگی شروع میشود و در این سن نشانههایی نوجوانی همچون رویش موی زیر بغل ظاهر میشود، مرحله دوم نوجوانی اولیه بین ۱۱ تا ۱۳ سالگی است که از آن بهعنوان آغاز نوجوانی یاد میشود و بیشتر والدین در این سن با نوجوان خود با مشکل مواجه میشوند، نوجوانی میانی هم بین ۱۴ تا ۱۶ سالگی است که نوجوان در این سن ارتباط بیشتری با همسالان خود دارد و شروع به دور شدن از خانه و خانواده میکند.
این روانشناس تصریح کرد: پایان نوجوانی از سن ۱۷ سالگی به بالا رقم میخورد اما مشکل دیگری که در دوران نوجوانی وجود دارد نوجوانی گسترده شده است یعنی افرادی که ۱۸ سالگی را گذراندهاند اما هنوز ویژگی دوره نوجوانی آنان تمام نشده و مهارت خودکنترلی و حتی قدرت تصمیمگیری ندارند.
وی ادامه داد: نوجوانی با بلوغ جسمانی شروع میشود و این اولین ویژگی در تمامی نوجوانان است، در این شرایط هورمون مغز و بدن در حال تغییر است تا فرد در آینده تولیدمثل کند و بتواند بهعنوان یک فرد مستقل به زندگی خود ادامه دهد.
نوری بیان کرد: پسران معمولاً بین ۱۱ تا ۱۶ سالگی اما دختران زودتر به بلوغ میرسند، باور غلطی وجود دارد که دختران چون زودتر به بلوغ میرسند پس رشد عقلانی بیشتری دارند اما این باور کاملاً غلط است اگرچه بلوغ دختران زودتر شروع میشود اما پسران خود را به رشد عقلی برابر میرسانند.
وی خاطرنشان کرد: ویژگی دوم نوجوانی تمایل رابطه با همسالان و عدم شرکت در جمع و میهمانیها است و همین موضوع سبب میشود تمایل به ارتباط با جنس مخالف در نوجوان افزایش پیدا کند، همه این موارد از ویژگیهای طبیعی و بههنجار دوره نوجوانی است اما خانوادهها میتوانند با بهکارگیری راهکارهایی چون پیشآگاهی دادن در خصوص دوره بلوغ به فرزندان خود، پیامدهای منفی این ویژگیهای طبیعی را کاهش دهند.
اهمیت پرورش استعداد در کودکی
این روانشناس تصریح کرد: برای جلوگیری از پیامدهای منفی ویژگیهای طبیعی دوره نوجوانی، والدین میتوانند استعدادهای فرزند خود را در دوره کودکی پرورش دهند و با آشنایان و بستگان ارتباط داشته باشند چراکه تحقیقات نشان داده خانوادههایی که از دوران کودکی فرزند خود در جمع بستگان شرکت میدهند در نوجوانی فرزندانشان مشکلات کمتری را تجربه میکنند.
وی در خصوص راهکارهایی برای کاهش جنبههای منفی دوره نوجوانی بیان کرد: مواردی همچون تشویق نوجوان، انتقاد نکردن بیشازحد، اهمیت دادن به نظرات او و مشارکت دادن میتواند جنبههای منفی دورههای نوجوانی را کاهش دهد.
نوری اظهار کرد: یکی دیگر از ویژگیهای دوره نوجوان هیجانطلبی و استقلالطلبی است به همین دلیل ممکن است نوجوان دست به انتخاب و رفتارهای هیجانی بزند، والدین برای کنترل این شرایط باید برای فرزند خود وقت بگذارند، با هم به بازیگاه و طبیعت بروند چراکه این امر سبب مدیریت هیجانطلبی در نوجوانان میشود.
وی بیان کرد: استقلالطلبی نوجوانان با جملاتی چون من بزرگ شدم، با من مثل بچهها رفتار نکنید، اینجا اتاق خودمه و من برای پوششم تصمیم میگیرم ظاهر میشود و متأسفانه والدین در برابر استقلالطلبی فرزند خود جنگ قدرت به راه میاندازند. به والدین توصیه میکنم در برابر ویژگی استقلالطلبی به فرزند خود فشار وارد نکنند چراکه درنهایت این رفتار والدین باعث باخت آنان میشود و شرایط را بحرانی میکند.
این روانشناس گفت: میل به متفاوت بودن از دیگر ویژگیهای دوره نوجوانی است. در این دوره والدین شاهد رفتارهای پرخطری همچون سیگار کشیدن، لباسهای عجیب پوشیدن و رانندگی و موتورسواری پرسرعت در فرزند خود هستند که در این شرایط خانواده باید فضایی چون پرورش استعدادها و ارتباط دوستانه و عمیق با فرزند را فراهم کند که این میل به متفاوت بودن به شکل مثبت بروز پیدا کند.
وی در پایان اظهار کرد: آخرین ویژگی نوجوانی تلاش نوجوان برای دستیابی به هویت شغلی، تحصیلی، عاطفی و اجتماعی است که با مواردی چون سردرگمی و بیهدف بودن و تغییر چندباره علایق و عادات و وسایل شخصی نمایان میشود، رسیدن به هویت در دوره نوجوانی و حتی تا اوایل دوره جوانی ادامه دارد و تا وقتیکه فرد بتواند خود را پیدا کند دائماً از شاخهای به شاخه دیگر میپرد.
انتهای پیام